اخرین معجزه

ساخت وبلاگ
اینکه به تو نمیرسم حرف تازه ای نیست مسیر امدن . رفتن تو را آنقدر 
آمدم و دست خالی برگشتم که کفشهایم از التماس نگاهم شرمنده شدند
این که دیگر نمی آیی و من بیهوده این لحظه های خسته ملول را انتظار
میکشم تا شاید فردایی بیاید که تو دوباره برگردی چیز کمی نیست و تو هیچ
گاه برنمیگردی تا ببینی
این که هیچ کس نمیداند من در انتهای سکوت حنجره ام آوازهای قدیمی تو را
به سوگ نشسته ام ولحجه دروغین نفرتم روی لحظه های خوش گذشته ام
چنبر زده درد کمی نیست
خورشید هیچ گاه در سرزمین یخبندان قلب تو طلوع نکرد نتابیدو دریاچه
قطبی چشمان تو را آب نکرد
هیچ پرنده ای روی شاخه های دلت ننشست نخواند ونپرید و من بیهوده در
انتظار آخرین معجزه بودم و چه دیر فهمیدم.....؟
 
 

رهگذر شبهای دلتنگی...
ما را در سایت رهگذر شبهای دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khat_khati sokoote-talkh بازدید : 313 تاريخ : دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت: 23:47